سریال آرزوهای چپکی

‌شنبه‌ها، ساعت ۸ صبح

کارگردان:	احمد درویشعلی پور
۱۴۰۳ - کیفیت HD

خانوادگی

۱ فصل (۴ قسمت)

داستان سریال آرزوهای چپکی

همه چیز از هود آشپزخانه رستوران والاهو شروع شد؛ وقتی طوفان رویای دنیایی بدون ریاضی را در سر پروراند!

درباره سریال آرزوهای چپکی

سریال آرزوهای چپکی محصول سال 1403 است که توسط احمد درویشعلی پور کارگردانی شده. از بازیگرانی که در این سریال خانوادگی به ایفای نقش پرداخته‌اند می‌توان داریوش فرضیایی، نعیمه نظام دوست، سپند امیرسلیمانی، حامد وکیلی، امیر سهیلی، شیدا یوسفی، پریسا مقتدی، جوانه دلشاد، یدالله شادمانی، مهرداد مصلحی، سیدمسعود حسینی، امیرمحمد متقیان، سروش کریمی نژاد، نادر سلیمانی، محمد شیری، لادن ژافه وند، آیلین جاهد، کوثر حیدری، آتریسا ترابی و ستین خان محمدی را نام برد.

نمایش بیشتر

قسمت‌های

آرزوهای چپکی

انتشار: 1 روز پیش

49:21
فصل ۱ قسمت ۴

انتشار: 1 روز پیش

جهان افروز، آن جوینده ی پرشور آرزوها، گوی سیاه را در دست گرفته اما می داند که این تنها آغاز مسیر است؛ آیا او می تواند با کمک همسرش پرستو، گوی سفید را بیابد و سرنوشت خود را رقم زند؟
جهان افروز، آن جوینده ی پرشور آرزوها، گوی سیاه را در دست گرفته اما می داند که این تنها آغاز مسیر است؛ آیا او می تواند با کمک همسرش پرستو، گوی سفید را بیابد و سرنوشت خود را رقم زند؟
50:29
فصل ۱ قسمت ۳

گوی سياه پیدا شده، اما كافى نيست... هنوز نيمه اى از راز پنهان مانده. جهانگیر و جهان افروز، حالا خوب مى دانند كه رسيدن به گوی سفيد، فقط یک جست وجو نيست؛ سفرى ست به دل تاريكى، به دل حقيقت.
گوی سياه پیدا شده، اما كافى نيست... هنوز نيمه اى از راز پنهان مانده. جهانگیر و جهان افروز، حالا خوب مى دانند كه رسيدن به گوی سفيد، فقط یک جست وجو نيست؛ سفرى ست به دل تاريكى، به دل حقيقت.
47:37
فصل ۱ قسمت ۲

پاداش، با کمک والا و آهو، دل به خطر می زند برای نجات طوفان از دلِ هودِ آشپزخانه رستوران.اما این نجات، پایان نیست؛ آغاز است.
پاداش، با کمک والا و آهو، دل به خطر می زند برای نجات طوفان از دلِ هودِ آشپزخانه رستوران.اما این نجات، پایان نیست؛ آغاز است.
48:46
فصل ۱ قسمت ۱

طوفان قدم به رستوران «والاهو» می گذارد تا هود آشپزخانه را تعمیر کند. اما در پس نگاه هایش، آرزویی نهان موج می زند؛ آرزویی که ناخواسته از لبانش سر می خورد و مثل جرقه ای خاموش، همه چیز را به هم می ریزد و مسیر اتفاقات را تغییر می دهد.
طوفان قدم به رستوران «والاهو» می گذارد تا هود آشپزخانه را تعمیر کند. اما در پس نگاه هایش، آرزویی نهان موج می زند؛ آرزویی که ناخواسته از لبانش سر می خورد و مثل جرقه ای خاموش، همه چیز را به هم می ریزد و مسیر اتفاقات را تغییر می دهد.